ای اللـّـه عــزیز .
به من توفیق بنـدگی عنایت فــرما ...
تا به فکـر نمــازم باشم ...، مثل شـارژ مـوبایلم !
با صـدای اذان بلند شوم ...، مثل صـدای مـوبایلم !
از انگشت ها , برای اذکار استفاده کنم ...، مثل صفحه کلید مـوبایلم !
قــرآن را همیشه بخـوانم ...، مثل پیامهای مـوبایلم !
خــدایا ما کجــائـیم ؟ و عنایت و رحمت تـو کجــا ...؟
خــداونــدا ...!
می شود که چنین بنــده ای را دستــــ محبّتـــ بر سرش کشی؟
و سـایه خـدائی بر سرش بگـستری؟
بنده به کجا بگریزد ...,
که امتداد شاخه های بی نهایت کـرم تو سـایه نینـداخـته باشد؟
ای زیبای عاشق زیبــائی !
ای دلربای زیبــــا آفـرین !
ای دریـای بی منتـهای بخـشش و لطفـــ و محبّتــــ ...!
*