مـــــــــــادرانـــــه   !!!

مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ
مـــــــــــادرانـــــه   !!!

مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ

نادرشاه افشار.

نادر شاه افشار ؛عزم تسخیر هندوستان ؛ در راه بود، 

 کودکی را دید. 

که به مکتب می‌رفت... از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟ 

گفت:در مکتب " قرآن می خوانم. 

کدام سوره قرآن رامی خوانی؟ 
سوه مبارک" انا فتحنا لک فتحا مبینا.! 
 

نادر از پاسخ او بسیار خشنود وخوشحال شد ،  

و از شنیدن ( آیه سوره مبارک ؛فتح )   

به پیروزی تسخیر هندوستان مطمئن شد.  
کمی پول به پسر،هدیه داد . اما پسر از گرفتن آن ابا کرد. 

نادر شاه گفت: چر ا نمی گیری؟ 

گفت: مادرم ناراحت می شود، و می‌گوید:این پول را از کجاآورده ای.؟ 

نادر گفت: به او بگو " نادر شاه داده است. 

پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند.می‌گوید:  

نادر شاه ،مردی سخاوتمند است.  

او اگر به تو پول می‌داد ، این مقدار نمی ‌داد. زیادتر می‌داد.
 
حرف او بر دل نادر نشست. چند برابر در دامن او ریخت... 
چنانچه مشهور تاریخ است ، 
  

در آن سفر نادر شاه بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد.!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد