مـــــــــــادرانـــــه   !!!

مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ
مـــــــــــادرانـــــه   !!!

مـــــــــــادرانـــــه !!!

و لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ

حضرت علی(ع) در آخرین ساعات زندگی

  

پس از به خاک سپردن پیکر مبارک حضرت على(ع)، در روز 21 ماه رمضان ؛ 

امام حسن مجتبی(ع) به منبر رفتند و خطبه اى خواندند.

پس از خواندن خطبه فرمان دادند؛ 

 تا ابن ملجم را حاضر کنند، امام(ع) به او فرمودند:  

چه چیز تو را بر آن داشت تا امیرالمؤمنین (ع)را شهید و رخنه در دین اندازی...

ابن ملجم گفت: با خدا عهد کرده بودم پدر ترا به قتل برسانم،  

لاجرم به عهد خود وفا نمودم... 

 

در تاریخ آمده ابن ملجم گفت: مرا سرّى است که مى خواهم در گوش تو بگویم،  

حضرت مانع شدند و فرمودند:  

اراده کرده از شدت عداوت گوش مرا با دندان برکند.

حضرت علی(ع) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم وصیت کردند.  

 

پس از شهادت حضرت علی(ع)،  

ابن ملجم را برای قصاص نزد امام حسن (ع) پسر حضرت علی(ع) آوردند.  

 

امام حسن(ع)  به وصیت پدرشان،  

با یک ضربه شمشیر ابن ملجم را قصاص کردند.

بعد از به درک واصل شدن؛ ابن ملجم ؛ 

مردم به سوی قطام ملعونه فاسقه هجوم آوردند و  

 

او را با شمشیر به درک فرستادند و جـثه‌اش را بیرون کوفه سوزانیدند.

ابن بطوطه متوفی سال 779 هجری گفته است:  

هنگامی که به کوفه مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه در زمینی سفید،  

 

زمینی بسیار سیاه دیدم و علت را پرسیدم. گفتند: اینجا قبر ابن ملجم است.  

عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی می‌آوردند. 

 

 و 7 روز در این مکان می‌سوزانند. 

.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد