رسول اکـرم (ص): مـردان بزرگـوار زنـان را بزرگـــ می شـمارنـد "
ولـی مـردان پـستـــ و فـرومـایـه زنـان را کـوچـکـــ مـی شـمارنـد.
رسـول اکــرم (ص): هر چه ایمـان فرد به خــدا بیشتر باشد "
محبتش نسبت به زنـان بیشتر می شود.
رسول اکرم (ص) : بـهترین متـاع دنیــا ، همسر شایسـته است.
حضرتـــ علـی (ع) کـارهای سنگین را به دستـــِ زنـان نـَسـپارید"
زیــرا : زن گـل بـهاری استــــ نـَه پـهلوانِ سختـــ کـــوش .
امـام سجاد (ع) : بهترین ِ فرزندان شما دختــراننـد.
دختر ، فرزندی است مهربان ، مونس ، مددکار ، مبارک و مربی.
امـام صادق (ع) : دختر « حسـنه » و پسر « نعمتـــ » استـــ ،
حسنه ثوابــــ و نعمتــــ حسـابــــ دارد.
امـام صـادق (ع) : بیشترین خـوبی در وجـود زنـان استـــ.
زن "ریحـانـه آفـرینـشــــ "
در طـول تـاریـخ هـمواره مـورد تـوجـه بزرگـان و شـاعـران؛
و هنرمندان فـیلسـوفـان و نـویسندگان و بـزرگـان علـم و
دیـن و ادبــــِ جهان بوده و توسـط آنـان ستوده شده است.
دیدگـاه های مختلفی در مـورد او وجـود دارد.
در مطلبـــ ذیل مختصراً سخن بعضـی از بـزرگان در بیان جایـگاه،
مقـام و ارزش زن ارائـه گـردیده استــــ:
امـام خمینـی (ره) : از دامن زن است که مرد به معـراج می رود.
علامه اقبال لاهوری: زن کانون پرفـروغ خانواده ، مرکـز مـهر و رحمتــ،
مظهر عشق" نمایشگر پاکی" نمونه عطوفتـــ و چشمه عنایت استـــ.
ناپلئون : اگر زن نبـود نوابــغ جـهان را چـه کسی پرورش می داد ؟
برنـارد شـاو : زن شـاهکــار خـلقتـــ استـــ .
امرسون : تمـدن چیستـــ ؟ نتیجه نفوذ زنـان پاکــدامن استــــ .
شیلر "شاعر انگلیسی : هر کجا مردی یافتـــ شـد کــه :
به مقامات عالیه رسیده یقـیناً زنـی پاکـدامن او را همراهی کرده استـــ.
لامارتین : منشأ هر کار بزرگـی زن استـــ ،
زن کتابی است که جـز بـه مـهر و محبّتـــ خـوانده نمی شـود .
آناتول فرانس : زن رسمـاً مربـی مــرد و مـهّذبــــ اخــلاق اوستــــ.
ویلیام شکسپیر : چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ...،
مـهربانی اوستــــ ، نـه سـیمای زیبــایـشـــ .
گــوتـه : زن تـاج سـر آفـرینـش استـــ ،
او شریکــ زنـدگــی و یــار سـاعات درمـانـدگـی استـــ .
و ... عقل زنان در زیبائی آنها و زیبائی مردان در عقل آنها استـــ.
در روز عیـد با سعادت غـدیر خـم,
به شکـرانه شـیعه بودن ...
و انشـاءالله محبّــــ مولا علی (علیـه السّـلام) بودن"
مثل نماز صبح دو رکعتــــ نمــاز شـکر بخوانیـم"
و 110 مرتبــه ( الحمـدلله رب العـالـمین ).
خــدا را شکـر کــه بین این همـه مـذاهب "ما شـیعه هستیم.
*
شکر خدا که نام علـی در اذان ماستــــ .../
ما شیـعه ایم و عشـق علـی هم از آن ماستــــ .../
ذکر علـی عبادت مختص شـیعه استــــ ... /
این اســم اعظــم استــــ کــه ورد زبــان ماستــــ .../
همه ی انــسان ها نسبت به خــود ،
خـودآگاهـی دارند ولـی مـدام تـوجــیه می کنند ...!!!
حـَــدِ ارتبـاط بـا نـامحـرم این استــــ کـه:
مـا با هـم داد و سـتد عاطـفی نکـنیم .
یعـنی بـه دنبـال صـید کـردن دل یکـدیگـر نبـاشیم..."
این یکی از راه هـایی استــــ کـه بـه نظـر دور استـــ ؛
امـّا خیلـی نزدیکـــ استــــ.
به قـول قــرآن کــریم :
همه آدم ها نسبتــــ به خـود ...،
خـودآگـاهـی دارنـد ولـی مـدام تـوجـیه می کـنند...!!!
کودکی در غفلتـــ ...،
نـوجـوانـی در شـهوت ...،
و کـهولتــــ در حـسرت .,
" دکـتر علـی شـریعـتی "
خـــدایا چنان کن ســرانجام کار ...
تــو خـشنـود باشــی و مــا رستــگار .
یک عُـمـر غـریبــــ شـهر خـود مـانـد علــــ♥ــی(ع)...
وقـتی که شکافتــــ فــرق او در محــراب "
گـــفـتنـد :
مگــر ... نمــاز می خـواند علــ♥ــی (ع)...
با دیــده تـر ... "
نـمــــاز می خــواند علـــ♥ــی(ع) .
شبــــ تا به سحـــر ... "
نـمــــاز می خــواند علـــ♥ــی(ع) .
آن صبـح کـه سـجده گـاه در خـون غلـطـید ...
گـفتند :
مگــر نمــاز می خـواند علــ♥ــی (ع)...
...
ای دل بسـوز ... تا شب احــــیا نیــامـده.
تقــدیر مـا هنــوز " مــقّـدر نیـامـده.
فرقـی نکـرده ایـم " ز ِ اَحـیای سـال پیش.
گـوئـی بـه مـا " لبــاس تقـوا نیامده... !!!
قــرآن بـه سر گرفتن ِ اَحــیا پیش کـش.
تــوبـه ... چــرا ؟؟؟ سـراغ دل مـا نیـامـده ،
ای دیـده خـون ببـار بـرای گــناه خـویش.
آیــا هـنوز وقتـــ تمـنا نیــامـده ... ؟؟؟
الـهـی العـفـــو ... الـهـی العـفـــو ... الـهـی العـفـــو ...
عــارفی شبی نماز همی کرد ... آوازی شنید که:
ای شیخ خواهی از آنچه از تو می دانم
با خلق بگویم تا سنگسارت کنند ...؟
عــارف جواب داد :
بار خــدایا خواهی تا آنچه از رحمت تو می دانم
و از کـرم تو می بینم با خلـق بگـویم !...
تا دیگر هیچ کس سجودت نکند ...؟
آواز بر آمــد : نــه از تــو , نــه از من!!!...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ایّـاکـــَ نـَعبـُدُ وَ ایّـاکـــَ نَستـَعین
به بـارش رحمتـــِ اِلـهی در زنـدگـی تـان توّجـه کـنید و
هـر لحظـه خــدا را شُـکرگُـذار باشـید .
اگــر روزی مـوجـی در دلــتان نفـوذ کــرد و
فضای دلتان را بارانی کرد ببـارید ... ببـارید و ابر روحتان را سبک کنید.
زیبــا دیدن ؛ زیبـــا گفتن وَ زیبـــا شنیدن را باید همیشه تمرین کرد.
حجت الاسلام علی بهجت فرزند ؛
عارف بینظیر عالم حضرت آیت الله محمدتقی بهجت رحمةُ الله علیه ؛
نقل میکند:
"در جریان درست کردن قفسـه کتابـــهـای (پـــدر)،
دستم زیر قفسه فلزی کتـابــــ رفت و عصب آن قـطع شد ؛
و تا استخوان برید.
در بیمارستان دستم جراحی شد و آن را بخیـه کردند.
بعد از گذشت چهار پنج ماه دستم خیلی درد گرفت ؛
و به تدریج درد آن شـّـدت یافت و من نگـران شده بودم .
ولی در این باره به پدرم چیزی نگفتم چون نگران میشدند "
و تأکید میکردند که همان ساعت به پزشک مراجعه کنم .
یک روز هنگامی که پدرم از حرم امام رضــا علیه السّـلام "
به دفـتر برگـشته بودند"
ایشان مطلبی را گفتند که شنیدم ولی توّجـه نداشتم .
نیـم ساعت بعـد جمله پدرم به یادم افتـاد.
که فرمودند " اگر کسی جایی از بدنش درد میکـند "
به هر مکانی از حرم امام رضا علیه السّـلام "
دستش را به حـرم مطـهر " بمالد و به موضع درد بکشد و
این کار را تکرار کند، دردش برطرفـــ میشـود.
هنگامی که این جملـه یادم آمـد با خـود گـفتـم:
نکند مخاطب ایشان در آن سخن، خـود من بـودم ...!
روز بعد به حـرم مشـرف شدم و دست خودم را به حرم مطـهر "مالیدم.
... این کار را روز بعد هـم چندین مرتبه تکـرار کـردم .
درد دسـتم بـهبود یافت و تاکنون هم دیگر درد نگـرفـته استـــ.
اقیــانـوس با همــه بزرگی و توفــندگی هایـش ،
فــرزندِ پدری کوچکـــ ، بنـام قطــره استــــ .
دلـمان را به خـــداونـد بسپاریم که دریایی از امــــید ست .
اسـتاد فاطمـی نیـا فــرمودند:
مسئله والـــدین شـوخی نیستــــ ...،
خدا میداند یک پرخاش به مادر انسان را ۱۰۰ سال عقب می اندازد.
اگر کوتاهی کرده اید تا دیر نشده جبران کنید ...
در حـدیثــــ قـدسـی داریـم :
" به عاق والدین در هر لباسی و درهر منصبی بگـو ئیـد ...
تا پدر و مادرت از تو راضی نشوند هر کاری که بکنی قبول نیست."
اگر والـدین شما از دنیـا رفتـه اند بروید از آنها رضایتــــ بطلبید "
برایشان صــدقه بدهید و برای خـودتان و آنـها طلبــــ مغفرتــــ کنید .
تا در آن عـــالـم از شما راضـی شوند .
راه بسـته نیستــــ می تـوان بـا خیـــراتـــــ و صـدقــــه و دعـــــا ...،
آنها را از خود راضی کرد .